تابیدن خورشید از چهار دروازه
گفتوگو با فریدون جنیدی، استاد ادبیات و مدیر «بنیاد نیشابور»/ جنیدی متولد نیشابور است و میگوید پدرش در معادن فیرزه این شهر کار میکرده است
محسن آزموده
نام نیشابور، بزرگترین و مهمترین شهر خراسان باستانی، با تاریخ پر فراز و نشیب ایرانزمین گره خورده و یادش در ذهنیت ایرانی همنشین زخمهایی است که بر تن این مرز و بوم فرهنگی در طول هزارهها، از سوی مهاجمان بیفرهنگ نشسته است. دهشتناکترین آنها حمله ویرانگر مغول به سال ۶۱۸ هجری قمری است که درباره آن نوشتهاند. شهر «تبدیل به جویبارهای خون گردید و از سران مردان و زنان و کودکان هرمهایی ساخته شد». با این همه فریدون جنیدی معتقد است که پس از ایلغار چنگیزیان، نیشابوریان مهاجر، به این شهر بازگشتند و آن را از نو ساختند. در گفتوگوی پیش رو با فریدون جنیدی، پژوهشگر و متخصص تاریخ و زبانهای باستانی ایران و مدیر بنیاد نیشابور، به جنبههای متنوع تاریخی و جغرافیایی و فرهنگی این شهر پرداختیم.
لطفا نخست از پیشینه نیشابور بگویید.
این شهر در آغاز پادشاهی ایران تاسیس شده است. نیشابور در واقع پایتخت خراسان است و «خورآسان» در زبان پهلوی، به معنی «خورآیان» است یا جایی که خورشید از آنجا میآید. در تقسیمهای دیوانی و کشوری نیز خراسان همواره پس از پایتخت ایران قرار داشت و کنارنگ خراسان سپهسالار ایران بوده و همواره در همه آیینها نام او را پس از نام شاهنشاه میآوردند. ابوسعید ابوالخیر یکی از بزرگترین عارفان ایرانی نیز پایتخت خود را در نیشابور قرار داد و هیچ گاه از خراسان بیرون نرفت و مهری سخت به خراسان و نیشابور داشت چنان که روزی کسی از نیشابور به بغداد میرفت، او را گفت به بغدادیان آن که تازی بداند بگوی: فمطلع الشمس من خراسان. در زبان کهن اوستایی و آریایی، نیشابور را در آغاز «ریوند» میخواندند. ریوند در زبان کهن آریایی و اوستایی «رئه ونته» بود. ونته پسوند مالکیت است و رئه به معنای فروغ است و در نتیجه ریوند به معنای «دارنده شکوه و فروغ» است. علت نیز آن کوهستان ریوند (بینالود کنونی) است که در غرب نیشابور واقع شده و چندین کان و معدن دارد که یکی از آنها زغالسنگ است. زغالسنگ نیز گازی دارد (متان) که در زمان گشتاسبشاه، یعنی حدود ۳۴۰۰ سال پیش از آن لوله کشیده بودند و با آن آتشکده برزینمهر را که بر فراز کوه ریوند بود، روشن نگاه میداشتند. دقیقی شاعر در این باره میگوید: «که آن مهر برزین ابیدود بود/ منور نه از هیزم و دود بود.» البته چنین آتشکدهای در اران که امروز در کشور به اصطلاح آذربایجان واقع شده و به این نام شناخته میشود، وجود دارد و گردشگران زیادی از سراسر دنیا به تماشای آن میروند. به هر حال این آتش در آتشکده برزینمهر وجود داشت. بعدا در محل این آتشکده، امامزاده شازده حسیناصغر بنا شد که امروز مورد توجه و احترام مردم محلی است و افسانهها و حکایتها و داستانهای فراوانی درباره آن مطرح است. الان هم بیشترین زائر امامزادههای ایران آنجاست.
تاریخ تاسیس نیشابور به چه زمانی مربوط میشود؟
ساخت این آتشکده مربوط به زمان گشتاسبشاه یعنی حدود ۳۴۰۰ سال پیش است و بنابراین اسم شهر نیز ریوند بود. بعدها آن را به ریونیذ تبدیل کردند. من خودم اهل نیشابور هستم و پدرم در معدن فیروزه این شهر کار میکرد. در سالهای دهه سی بر فراز این کوه نوری دیدم و بعدها یک مهندس معدن به من گفت که اینجا اورانیوم هست. منتها در زمان ساسانیان که با کودتای اردشیر، حکومت اشکانیان را که پادشاهی تیرهها بود، برانداختند و حتی نام آنها را نیز حذف کردند، این شهر را نیز گرفتند و نام آن را «نوشاپور» گذشتند. «نو» یا «نیو» به معنای پهلوان است و «نوشاپور» یعنی شاپور نیو یا شاپور پهلوان که پسر اردشیر بوده است.
در زمان پارتیان این شهر چه نام داشت؟
در زمان پارتیان نیشابور را شهر دروازه خورشید میخواندند زیرا نیشابور به جز دروازههای کوچک دارای چهار دروازه بزرگ بود که هر چهار، رو به سوی خورشید داشتهاند و هنگام برخاستن خورشید، نخستین پرتوهای آفتاب از هر چهار دروازه به درون شهر میتابیده است. اگر چه نقشه آن شهر در دست نیست ولی میتوان به یاری اندیشه این نقشه را مجسم کرد. این آگاهی را «امام الحاکم» نیشابوری در «تاریخ نیشابور» به ما میدهد: «که چون شاپور خواست که شهر نشابور را بنا کند چهار دروازه در چهارسوی آن چنان بساخت که هنگام برآمدن آفتاب از هر چهار دروازه آفتاب به درون شهر میتابید.» هنوز در خانههای کهن زرتشتیان یزد و کرمان، نخستین پرتو آفتاب نیز بر«پسکم مس» میتابد. این خانهها که به سبک معماری پارتی ساخته میشود، دارای چهار پسکم (Peskam) یا صفه است که در چهارسوی سرای قرار دارند. هر پسکم، ایوانی با آسمانه زخمی (سقف ضربی) است که به اتاقها راه دارد. یکی از این پسکمها، راه ورودی سرای است و دو پسکم دیگر دو سوی محل رفت و آمدهای روزانه است و پسکم بزرگ (که پسکم مس خوانده میشود) از دیگر پسکمها بلندتر و سر آن از سطح پشت بام بالاتر است، چنان که نخستین پرتو خورشید بر آن میتابد و آغازگاه بامداد یا نماز بامداد را آگاهی میدهد.
آیا بعد از ظهور ساسانیان، نیشابور را «نوشاپور» خواندند؟
خیر، این نامی است که چنان که گفتم، ساسانیان بر این شهر گذاشتند. البته مشخص است که مردم این شهر دوست نداشتند که این شهر به نام پسر اردشیر باشد، بنابراین آن را «اپرشتر» یعنی ابر شهر یا شهر برین یا بالاترین شهر نامیدند. این شهر تا پایان ساسانیان چنین خوانده میشد. البته دولت نیز عنوان ابرشهر را پذیرفته بود اما بعد از اسلام که این حساسیتها از بین رفت، به تدریج نیشابوریها، اسم نیشابور را پذیرفتند و آن را «نشابور» خواندند. به واقع نیز شهر بزرگ و مهمی بوده است و جمعیت زیادی داشته است. برای نمونه در زمان مغول حدود یک میلیون جمعیت داشته است و در حمله مغول در حدود ۸۰۰ سال پیش، ۳۸۰ هزار نفر فقط در این شهر خودکشی میکنند که به دست مغول نیفتند.
پس شهر امروزی نیشابور، در همان محل ریوند باستانی قرار دارد؟
الحاکم در تاریخ خود یادآور میشود که از مسجدجامع به سوی غرب تا احمدآباد سبزوار را «ریوند » نامند. پس شهر باستانی ریوند، بیهیچ گمان در این منطقه است و شاپور اول (شاپور دوم نیز به آبادی نشابور افزود) شهر تازه را در سوی شرقی آن بنا کرده است و ریوند را ویرانه نهاده است مگر آنکه مردمان خود بنا به علاقه خویش، به آبادانی بخشهایی از آن همت گماشتهاند.
بعد از اسلام وضعیت این شهر به چه صورت بود؟
پس از اسلام شهر به سوی ریوند گسترش مییابد و آن را در بر میگیرد چنان که مسجدجامع نیز، در مرز ریوند و نشابور ساخته میشود، آنگاه شهر به سوی غرب ریوند کشیده میشود تا به دروازه پول که روی رودخانهای موسمی به نام کال جینگل بنا شده، میرسد. از سوی شرق نیز، شهر گسترده میشود زیرا که در نوشتههای پس از اسلام به دروازه شرقی به نام «باب ابیاسود» در شرق بر میخوریم که نشان میدهد پیش از اسلام ساخته نشده است زیرا در آن صورت نامی فارسی به خود میگرفت. استخری در سده چهارم باروی این شهر را به شکل چهارگوشهای معرفی میکند که هر یک از برهای آن یک فرسنگ بوده است. اما این را هم میافزاید که دو محله پر جمعیت نیز در بیرون شهر قرار دارد. بنابراین به طور کلی شهر به صورت مستطیل درمیآید. در زمان سلجوقیان نیز شهر گستردهتر میشود، چیزی که حتی در نشابور کوچک امروز هم دیده میشود و این بدان روی است که شهر در دامنه کوه بینالود برای دست یافتن به آب مورد نیاز به دو سو کشیده میشود.
یکی از جذابیتهای نیشابور در دوره اسلامی مساجد این شهر است، اگر ممکن است درباره بنای این مساجد نیز توضیح دهید.
بعد از ورود اسلام به ایران، ایرانیان برای مقابله با بغداد، نشابور را از جنبه اسلامی نیز…
برای خواندن ادامه مطلب با ما در کرگدن ۱۱۱ همراه باشید.
بازدیدها: ۸۴۰