از گور برگشتگان
درباره «ردپای گرگ»/ آدمهای کیمیایی دیگر آن مردان عاصی و ضد جریان نیستند، حتی اگر مثل رضای «ردپای گرگ» سوار اسب شوند و خیابانهای تهران را به تسخیر بدن خونآلودشان دربیاورند
علیرضا نراقی
«ردپای گرگ» را میتوان آغازی دانست بر مسعود کیمیایی امروز؛ آغازی بر فیلمسازی او در دوره جدید. آغازی بر کار سازنده «حکم»، «جرم»، «متروپل» و… کسی که زبان، سبک و موتیفهایش بر درام و سینما غلبه دارد. فیلمنامه «ردپای گرگ» از همان آغاز نشان میدهد که ما با فیلمی متکی بر زبان روبرو هستیم. فیلم بیشتر از آنکه متکی بر رخدادها باشد یا تصویر بسازد، متکی بر زبانی وامدار ادبیات است. اساسا «ردپای گرگ» ادبیاتی است که تصویر شده. تصاویر فوقالعادهای در فیلم گرفته شده از خون و اسب و زندان و شهر اما همه اینها متکی بر زبان و ادبیات جاری در فیلمنامه هستند؛ دورچینی برای غذای اصلی که همان تکگوییهای طولانی با زبان خاص کیمیایی است. این زبانی است که از ابتدا در کیمیایی میشناختیم اما حالا دیگر با غلظت بیشتری سینما را به سمت ادبیات میبرد و شخصیتهای یک درام سینمایی را به شمایلهایی از یک جهان ذهنی بدل میسازد. کیمیایی از «ردپای گرگ» اهل مستقیمگویی میشود اما این مستقیمگویی به معنای سادهگویی نیست. اتفاقا فیلمساز هرچه بیشتر با دوری از داستانگویی و درام، فیلم را با این زبان خاص به سمت ابهام میبرد.
«ردپای گرگ» داستان آشنای رفاقت مردانه در سینمای کیمیایی است؛ داستانی که کمکم از یک دوستی پایاپای به رابطهای یکطرفه بدل شده است. رضای سینمای کیمیایی حالا به تمامه تبدیل به مردی تنها شده که در فضایی پر از خیانت با آدمهایی کاسبکار، همچنان پا بر ارزشهای خود سفت میکند. سکانس ابتدایی فیلم در حقیقت درباره یک عکس است. اما کیمیایی در همین یک عکس روابط و جایگاه آدمها را نشان میدهد. این جایگاه و روابط همانطور که گفته شد، با وجود اینکه به بهانه یک عکس است، با زبان ساخته میشود. ولی در این عکس و در این زبان درازگوی اما پرحرارت، هیچ سابقه و زمینهای درباره انسانها پدیدار نمیشود. فیلم فرم غریب و نامأنوسی دارد؛ در درام و داستانپردازی مانند یک عکس مینیمالیست است اما در زبان و پردازش موتیفهای مورد علاقه فیلمساز ماکسیمالیست.
وقتی رضا گناه رفیق خود را به گردن میگیرد و به زندان میرود جوان است، وقتی از زندان رها میشود مرد میانسال تکیدهای است که با شهر خود تضاد دارد. غربت در شهر خود و جامعهای که قهرمان به ارزشهای گذشته آن وابسته است، موقعیت دراماتیک تکرارشونده در سینمای کیمیایی است. بعدتر در «اعتراض»، «رئیس» و «جرم» نیز این …
برای خواندن ادامه مطلب با ما در کرگدن ۱۲۱ همراه باشید
بازدیدها: ۱,۱۰۳