و جهان سبز و زرد و سرخ است
همه باید به خانه برگردند حوری جان؛ کاش اصلا کسی از خانهاش بیرون نمیآمد
جهان ما آدمیزادها هر روز یک رنگ است، سرهای پرباد بادکنکهای رنگیاند
یاسین حجازی
چیزی برایت بنویسم ـ حوری خانم ـ که تا به حال نشنیده باشی: تو میدانستی که سرِ ما آدمیزادها باد میشود؟ باد میشود و باد میشود امّا حجمش تغییری نمیکند. خانهی پُرش راستتر میایستد روی ساقهی تن و زاویهی چانه و گردن را قائمه میکند، ولی نه اینکه بالا نرود! سر آدمیزادی که پر باد شده میکَنَدش از اطراف و همه را ریز میبیند و میبردش توی جوّ. این خاصیت سر همهی آدمهاست. یک فقرهاش قائِد مُنجوق. “از خواجه بونَصر شنیدم که بوسَهل در سرِ سلطان نهاده بود که خوارزمشاه آلتونتاش راست نیست و او را به شَبورقان فرو میبایست گرفت. چون برفت، مُتَرَبِّد [= متغیّر] رفت. و گَردَنان چون «علیِ قَریب» و «اَریارُق» و «غازی» همه برافتادند؛ خوارزمشاه آلتونتاش مانده است که…
برای خواندن ادامه مطلب با ما در کرگدن ۱۰۰ همراه باشید.
بازدیدها: ۱,۶۴۹