جهان در کانتینر
درباره کتاب «کانتینر: دنیا را کوچکتر و اقتصاد جهانی را بزرگتر کرد»/ «کانتینر» نه قصه یک شخص و یک ایده، که قصه چگونگی تطور یک رویکرد اقتصادی است
آرش سالاری
در مواجهه با کتاب «کانتینر: دنیا را کوچکتر و اقتصاد جهانی را بزرگتر کرد»، کتابی مفصل در باب تاریخ و تطور کانتینر و نقش آن در اقتصاد جهانی، نخستین سوال منطقی این خواهد بود که اساسا چرا یک خواننده عمومی باید سراغ یک کتاب جزئی در یک مسئله تخصصی در یک رشته خاص برود؟ چه نیت تاریخ باشد چه داستان موفقیت چه اطلاعات اقتصادی، کتابهای پرشماری تالیف و ترجمه شدهاند که قرار است واسطه مخاطب عمومی و حوزه تخصصی باشند و آن مقدار اطلاعات لازم را با زبان قابل فهم به او برسانند. پاسخ اما در نوعی از اطلاعات است که در کتابهای عمومی حذف میشود و تنها در چنین آثاری قابل دسترسی است. حذف شدن نه به معنای کم کردن چند عدد و رقم حوصلهسربر، بلکه به معنای سادهسازی جریان تاریخ و اقتصاد به نفع قابل تقریر کردن آن. و طمع دست پیدا کردن به آن سمت غیرقابل تقریر ولی واقعی و بهشدت آموزنده درباره سازوکار جهان است که ما را به سمت کتابهایی مانند «کانتینر» میکشاند.
در همان اولین صفحات و بعد اولین فصلهای کانتینر، اولین جنبه واقعیت که در قصههای موفقیتی یا روایتهای تاریخی حذف و تحریف میشود، خودش را نشان میدهد؛ اینکه تاریخ نقطه آغاز ندارد و کارآفرینان و دانشمندان موفقیت را نه یکشبه، که حتی صدشبه هم به دست نمیآورند. موفقیت و اختراع و جلو رفتن جهان نه یک اتفاق منفرد که با این معیارها قابل متر زدن باشد، بلکه یک رویه و روند است که در آن گروههای متفاوت، از سیاستمدار و کارمند تا سرمایهدار، و اتفاقات مختلف، از ایدههای علمی تا قانونگذاریهای اقتصادی و البته پدیدههای اتفاقی، و مهمتر از همه، گذر زمان و حرکت کلان تاریخ، هر یک سهم خودشان را دارند. کتاب کانتینر و نیز تاریخ کانتینر ما را غافلگیر و ناامید میکنند، در حالی که
برای خواندن ادامه مطلب با ما در کرگدن ۱۲۲ همراه باشید
بازدیدها: ۴۷۲