تنهایی با بارانی بلندش به خانه میآید
نقد مجموعه شعر «اهل قبور» اثر ارمغان بهداروند/ عنوان کتاب نشان میدهد که ما نه با زندگان، بلکه با مردگان سروکار داریم
عبدالعلی دستغیب
«اهل قبور»، دفتر شعر ارمغان بهداروند، بیانکننده درد عمیقی است از سانحهای ناگهانی و غیرمنتتظره. شاید بهتر میبود درباره اشعار آن بگوییم خود این اشعار همان درد و وحشت عمیقند که پدیدار و مجسم شدهاند. سراینده دفتر شعر درد و وحشت را وصف نمیکند بلکه محتوای کتابش، خود نمایانشدگی درد و حسرت است و خواننده ناچار با شاعر به درون سانحه پرتاب میشود و خواندن گزارههای مرتبط با این سانحه، بازیابی تداوم رنج و درد است.
عنوان کتاب نشان میدهد که ما نه با زندگان، بلکه با مردگان سروکار داریم و هر کلمه این دفتر شعر، پرده از رمزهای نقلی و واحدهای معنایی برمیدارد و معنایی واژگون، وجهی از وجوه فراموششدگی و سقوط، حالتی دلهرهآمیز از تسلیم و از پا درافتادگی را نمایان میکند. از سویی در واقع دفتر شعر «اهل قبور» خاطره غمگینی از مادر و ستایش اندوهناک اوست. اما سراینده در زمان بیان اندوه خود، گریه و زاری نمیکند؛ خود آنچه مینویسد به اندازه کافی دردناک و حسرتآلود است که نیازی به ابراز احساس شاعر نداشته باشد. او در فرازی از قطعه شعر «پرلاشز» (گورستانی در پاریس که صادق هدایت نیز در همین مکان دفن شده است) مینویسد:
«سالهاست
هرکدام از ما قبرستانی هستیم
با اشباح فراموشکاری
که هیچ یادشان نیست
چرا لال شدهاند.» (۵۶)
گزارهها مجازی است و کلیتهایی را…
برای خواندن ادامه مطلب با ما در کرگدن ۱۰۲ همراه باشید.
بازدیدها: ۱,۴۱۲