بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
درباره فیلم «تومان»/ تومان نشان میدهد فرشباف نهتنها میتواند روی پای خودش بایستد، بلکه این توان را دارد جدا از کیارستمی، با گستره وسیعی از سینماگران گوشهگوشه دنیا ارتباط برقرار کند
حسین عیدیزاده
بالاخره آن بند گسسته شد؛ آن بندی که مدام مرتضی فرشبافِ فیلمساز را به سمت سینمایی میکشاند که عباس کیارستمی خودش آن را تا انتها رفته بود. حتما مرتضی فرشباف هنوز به عباس کیارستمی علاقه دارد و هنوز ردپای کیارستمی در کارش پیدا میشود و خواهد شد اما «تومان» حالِ بریده شدن بند ناف را دارد. دیگر فرشباف کاملا وابسته به دیگری نیست، الان دیگر باید یاد بگیرد خودش باشد و «تومان» نشان میدهد او نهتنها میتواند روی پای خودش بایستد، بلکه این توان را هم دارد که جدا از کیارستمی، با گستره وسیعی از سینماگران و فیلمهای گوشهگوشه دنیا ارتباط برقرار کند. «تومان» فیلم یک سینهفیل واقعی است و دقیقا در ادامه مسیر کار فرشباف در موسسه «راش» و بعدش «فرشفیلم» قرار دارد. اثر فیلمسازی است که از ساخت فیلم همانقدر لذت میبرد که از تماشای فیلم. لحظهلحظه «تومان» را انرژی در بر گرفته که از هیجان فرشباف موقع دیدن فیلمهای دیگر ریشه گرفته است و به مای بیننده منتقل میشود. بگذارید این موضوع را که روایت فیلم و ساخت آن چطور است، کنار بگذاریم. بگذارید در همین حد نگه داریم که فیلم ماجرای «داوود» است؛ او از راه شرطبندی راه صدساله را یکشبه میرود. در همین حد نگه داریم که فیلم در چهار فصل میگذرد و هر فصل قاب تصویری خودش را دارد و حتی لحن و مود و شیوه اجرای خودش را دارد. در همین حد نگه داریم که میرسعید مولویان، مجتبی پیرزاده، ایمان صیاد برهانی و پردیس احمدیه در فیلم عالی بازی میکنند – و سکانسهای آمدن و رفتن دختر و قدم زدنش بر اسکله چوبی را در خاطر مدام تکرار کنیم – و فیلمبرداری مرتضی نجفی میتواند کلاس درسی باشد برای نوآموزان فیلمبرداری. همه اینها را کنار بگذاریم و سعی کنیم به لحظهها در فیلم بپردازیم. سینهفیلی با لحظهها گره خورده است. عشقبازیای که سینهفیل با سینما دارد، ورای آن خطوط مشخص ارزشگذاری است.
برای خواندن ادامه مطلب با ما در کرگدن ۱۲۶ همراه باشید.
بازدیدها: ۵۵۸