احوال ملک دارا
به لطف عادت مدرن شاه که هر روز یادداشت روزانه مینوشت، ما جزئیات و اطلاعات دقیقی از زندگی و افکار او داریم؛ این یادداشتهای روزانه به دستور خود او در روزنامههای دولتی منتشر میشد
احسان رضایی
میگویند وقتی ناصرالدین میرزای ولیعهد داشت از تبریز به تهران میآمد تا روی تخت پدر تاجدارش بنشیند، مدام به سربازهایش سفارش میکرد که وارد مزارع مردم نشوند و اسب و الاغ کسی را بدون دادن کرایه نگیرند. سی سال بعد، ناصرالدینشاه برای تامین مخارج دومین سفرش به اروپا، قراردادی با یک لرد انگلیسی امضا کرد که طبق آن کلیه زمینهای کشاورزی، منابع معدنی و جنگلهای کشور را برای پنجاه سال اجاره میداد. ناصرالدینشاه از آن عجایب روزگار است. شاهی که هم دستور داد رگ میرزا تقیخان امیرکبیر را بزنند و هم حواسش به دارالفنون بود که یادگار امیر بود و هر چقدر هم بعدها بقیه خواستند زیرآبش را بزنند، شاه زیر بار نرفت که نرفت. این شاه مشهور هم اهل شعر و نوشتن بود، هم ذوق رمان خواندن داشت و به دستورش کلی از رمانهای فرانسوی ترجمه شد، هم زیر بال و پر کمالالملک را گرفت و خودش هم شاگردیاش را کرد، هم کلی اختراعات و ابداعات جدید را به ایران آورد و از هیئت دولت گرفته تا روزنامه و تلگراف و صنعت چاپ و اسکناس و دوربین عکاسی، مظاهر تمدن را به ایران آورد. مجموعهای غریب از صفات متضاد که یادآور آن سخن خواجه است که گفت وجود ما معمایی است. با این حال تحقیق درباره شاه کجکلاه چندان هم از جنس فسون و فسانه نیست. به لطف عادت مدرن شاه که…
برای خواندن ادامه مطلب با ما در کرگدن ۱۰۶ همراه باشید.
بازدیدها: ۱,۷۵۵